سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در پاسخ دادن شتاب کند، پاسخ را درنیابد . [امام علی علیه السلام]
نشریه فصل رویش شماره4

این فصل، فصل حرکت است.
آن فصل
فصلی که می توان متولد شد
حتما بهار باید باشد
و نام تازه ما حتما
دیوانه وار باید باشد.

فصل رویش! لبخندی که یک سال از شکفتن آن می گذرد. و اینک نه مهمانی غریبه، که میزبان پاره های جان و روح ما و آشنایِ آشنا در عبور فصل های ناگزیر ماست.یک سال از آن اتفاق سبز می گذرد. سالی که با افتتاح پنجره آغاز شد و با انهدام دیوارها ادامه یافت. پنجره ای به سوی رؤیای شیرین قلم، آن رازگشای هستی و خلّاقِ خلّاق آفرین و دیواری که ما را نسبت به بودنمان، هست هایمان و توانایی هایمان بی اعتماد کرده بودو فصل رویش جوانه زد تا چهار فصل زندگی مان، فصل سبز شدن باشد. این فصل، نه فصل پنجم، که روح تمام فصل های ماست؛ چرا که قلم، روحِ در حرکت هستی است.فصل رویش، آغازی بود تا نسبت میان حوزه و نوشتن را بازسازی کند. تولید معارف دینی و آفرینندگی علمی، رسالت حوزه است؛ چیزی که فقط از رهگذر نوشتن و گفتن می توان به آن دست یافت. هیچ اندیشه و نظریه ای در قالب ذهن، وجود عینی نمی یابد. یا باید گفته شود و یا نوشته گردد. و در این میان، نوشتن، تنها روشی است که هم نویسنده و هم مخاطبین آن را به خلاقیت های علمی نهفته شده در نوشته، آگاه ساخته و به فرایند تولید علم که از حرکت مداوم داشته های علمی به سوی نداشته های آن شکل می گیرد- کمک می کند.دوست اندیشمندی می گفت: دارایی علمی جوامع در ظرف نوشتاری آنان ذخیره شده و آنچه را که از جنس دارایی، مدعی مالکیت آن اند، همانی است که نوشته اند. نوشتن، مانند مومیایی، قامت همه ی دارایی های علمی بشر را تا همیشه نگه می دارد. قلم و نوشتن، این ظرفیت در زمین مانده، باید بازسازی می شد تا اهداف حوزه تداوم یابد. و طلبه که خود رسول است، چرا باید با رسول الهی نامأنوس می ماند؟! قلم رسول خدا، امانت آدم و ودیعه ی روح القدس است. آن توتَمی است که ربّ الارباب نیز  به آن سوگند می خورد. به خودش و به هر آنچه از او می تراود؛ به خون های رنگارنگی که از حلقومش می چکد.باید خدا را شاکر بود که پس از سال ها مهجوری از نوشتن، زمینه ای فراهم شدکه دوباره رسولی در دست رسولانی قرار گیرد تا در پرتو این پیوند، حوزه های علمیه به آفرینندگی علمی و تولید معارف دینی بپردازند.البته اعتراف می کنم که برای این پیوند، آغاز سختی را پشت سر گذاشته ایم؛ چرا که در روزگار جهل، آگاهی، جرم بزرگی است و در جمع مستضعفان، بلندی روح، گناهی نابخشودنی. رسالت قلم و رسیدن و رساندن به قاف اندیشه، روح عنقایی می طلبید که از فیض قدسی اش عطا شد. از اینرو کژی ها و ناراستی ها را، یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتیم تا قامت رعنای قلم ، چون سروی نیرومند، ایستاده بماند و رقص زیبایش، دل از همه ی دل دادگان برباید.این کلمات، از نوع خوش رقصی های یک انتلکتوئل جوان برای قوم قدرت و مکنتی نیست که از ترس آجین شدن در آغاز شکفتن می نگارد؛ بلکه معانی و عواطف جمله شده و کلمه گشته ی یک عاشق دل داده در وصف معشوق خویش است. همان معشوقی که رشحه های خون از زبانش می تراود تا مرا و همه ی شما را جاودانگی بخشد.من از بودن با چنین معشوقی غرق در آرامشم. او نمی گذارد تن به فراموشی بسپارم که فراموش شوم که دیروز را نشنوم که  فردا  را نبینم.وقتی قلم را در دستان خود لمس می کنم، احساس می کنم زبان خدا در دست من است و با این احساس متعهد می شوم ؛ تعهدی به خدا، خویشتن و تمام آنان که با قلم من، صدای خدا را می شنوند.... این عشق بازی ها را بگذاریم و بگذریم.

در چهار فصل گذشته، به توفیقاتی در انتشار فصل رویش دست یافتیم و با چینش و انتخاب موضوعات علمی جدید و جذّاب، سعی کردیم تا شما همراهان دیر جوش را به تناول میوه های مُجازِ ممنوع شده فرا بخوانیم. گرچه انتقاداتی از نواحی مختلف به این روند بود که چرا فضایی فکر می کنید و امور نامأنوس را به کام این درگیرانِ در هیاهوی روزمرّگی می کنید؟! و ما بر این عقیده بوده و هستیم که ممکن است بی وجود آب قنات، به جستجوی آب حیات فرستادن، شیطنت باشد ولی شیطنت بدی نیست؛ زیرا برای رشد و بالندگی باید آرامش وجودی ساحل نشینان، پریشان شده و باغ دلبستگی هایشان، کویر نماید. الحمدلله این خطّ و مشی، در جمع خوانندگان فرهیخته ی فصل رویش مقبول افتاد و آنها که از مجامع علمی و فرهنگی خارج از حوزه، نظاره گر این فعالیت علمی بودند نیز از مباحث مطروحه استقبال کردند. بنابراین در سال جدید نیز به لحاظ محتوایی همین خط و مشی ادامه یافته و در کمین جدیدترین مباحث روز خواهیم نشست.اما تفاوت ما با گذشته در دو چیز خواهد بود: 1- حوزه ی عمل فصل رویش از حوزه های علمیه استان قزوین فراتر رفته و به تمامی حوزه های علمیه مطرح کشور و همچنین مجامع علمی و دانشگاهی استان، گسترده خواهد شد. 2- در طلیعه ی دومین سال انتشار، فصل رویش، با یک گام رو به جلو، از این پس به صورت دوماهنامه منتشر خواهد شد.آری! یکسال از آغاز رسالت قلم برای بازسازی حوزه ای کهن و پرواز روح عنقایی می گذرد و ما هنوز در ابتدای پروازیم. و تنها چند واژه از بی کران واژه های اندیشه را سروده ایم. ای دل بستگان سبز شدن و ای امیدواران پرواز تا رسیدن به قله ی قاف! عمری را از غم نبودن مزرعه ای برای کاشتن اندیشه، می گداختیم. مباد روزی که مزرعه از غم نبودن تو بگدازد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط فصل رویش 88/5/12:: 3:9 عصر     |     () نظر